پرسش :
چگونه است که به رهبری در زمان ما نائب امام زمان گفته می شود در جائی که به فرموده خود حضرت ایشان 4 نائب بیشتر نداشته اند که همگی از دنیا رفته اند؟
پاسخ :
جملهای که در روایات در این مورد یافت میشود و میتوان گفت که امام زمان (عج) در توقیعی که 6 روز قبل از وفات آخرین نائب خاصش، یعنی (علی بن محمد سمری) صادر نمودند، بیان داشتید:
بسم الله الرحمن الرحیم؛ یا علی بن محمد سمری اعظم الله اجر اخوانک فیک فانک میّت ما بینک و بین ستة ایام فاجمع امرُک ولا توص الی احد یقوم مقامک بعد وفاتک فقد وقعت الغیبة الثانیه» بنام خداوند بخشند و مهربان؛ ای علی بن محمد سمری خداوند به برادران تو در مصیبت تو اجر عنایت کند و تو تا 6 روز دیگر از دنیا میروی حساب و کتابت را مرتب کن و کسی را برای جانشینی خود معّرفی مکن زیرا غیبت دوّم (کبری) واقع شده است.[1]
در ادامه روایت فوق آمده است (الافمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی و الصیحة فهو کاذبٌ مفتر و لا حول و لا قوة الا بالله العلّی العظیم)؛ آگاه باشید که هر کس ادعای مشاهده ولی عصر (عج) را قبل خروج سفیانی و صیحة داشته باشد او دروغگوست و لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم.
در روایت فوق با توجه به صدر روایت (به کسی وصیت نکن که جانشین تو گردد) و ذیل روایت (هر کس ادعای مشاهده ولی عصر (عج) را کند دروغگوست) معلوم میشود که دیگر نیابت خاصّه به این صورت که کسی به حضور امام شرفیاب گردد و اوامر و نواهی را از محضر امام زمان (عج) دریافت نماید وجود ندارد و هرکس که چنین ادعائی کند درغگو میباشد، ولی در این روایت به هیچ وجه اصل نیابت ولو به صورت نیابت عامه نفی نگردیده است، جدای از این که وقتی از امام زمان (عج) حوادثی که در زمان غیبت کبری رخ میدهد سؤال میشود ایشان میفرمایند؛ (و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم)[2]، اما در حوادثی که بعداً بوجود میآید در مورد آنها به راویان احادیث ما رجوع کنید زیرا آنها حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنان میباشم.
امام زمان (عج) در زمان غیبت خود نواب خاصهای داشتند که مردم به حضور آنها میرسیدند و سؤالاتی طرح میکردند و آنان نیز حضوراً به خدمت امام زمان (عج) مشرف میشدند و جواب را دریافت مینمودند و گاهی نیز اوامر و نواهی را از آن حضرت به مردم میرسانیدند، همچنانکه شیخ طوسی (ره) میفرمایند؛ (توقیعات صاحب الامر ـ علیهالسّلام ـ توسط عثمان بن سعید و فرزندش محّمد به شیعیان و خواص پدرش میرسید، این توقیعات شامل اوامر و منهیات امام و پاسخ به مسائل شیعیان بود).[3]
اما پس از پایان دوره غیبت صغری و شروع غیبت کبری نیابت عامه فقهاء از امام زمان (عج) شروع شد که این نیابت با استناد به احادیثی هست که باز منتسب به خود آن حضرت بوده و برخی از آنها به شرح ذیل می باشند:
1. اما الحوادث الواقعه ... که در قبل گذشت و دلالتی تام دارد بر رجوع بر نائبان عام امام زمان (عج) دارد.
2. عن الصادق ـ علیهالسّلام ـ فاّما من کان من الفقهاء النفسه صائنا حافظاً لدینه مخالفاً علی هواه مطیعاً لامر مولاه فللعوام ان یقلّدوه و ... هر کدام از فقهاء که از نفس خود حفاظت میکند و محافظ دینش هست و مخالف هوای نفس خود عمل میکند و اطاعت زائد امر مولا میکند بر عوام است که از وی تقلید کنند.[4]
حال به لحاظ اینکه بر مبنای نظریه ولایت فقیه کسی میتواند عهدهدار ولایت بر مسلمین گردد که دارای شرائط علمی و فقهی و بینش صحیح سیاسی و اجتماعی و عدالت و تقوی باشد و چنین فردی بر اساس روایات فوق از طرف امام زمان (عج) نصب عام گردیده و لذا میتوان وی را رهبر و نائب الامام معرفی نمود هر چند که مستقیماً از سوی امام زمان تعیین نشده باشد اما در هر حال اطلاق نائب امام زمان بر او صحیح است و مراد از اسناد نائب امام زمان به حضرت امام خمینی در زمان حیاتشان یا مقام معظم رهبری در زمان حاضر به همین دلیل است نه اینکه با این اسناد بخواهند بر نائبان خاص آن حضرت اضافه نمایند.
-------------------------------------------------------------------------------
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. پرسشها و پاسخها، استاد محمد تقی مصباح یزدی، موسسه آموزش پژوهشی امام خمینی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، قم، مؤسسه النشر الاسلامی الجماعة المدرسین، ج 2، ص 516.
[2] . همان، ج 2، ص 493.
[3] . تاریخ عصر غیبت، ص 289.
[4] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 27، ص 131
برچسبها: |